احمد وخشیته : اولویت های منطقه ای در سیاست خارجی روسیه
اولویت های منطقه ای در سیاست خارجی روسیه
دیدبان روسیه: در آستانه آغاز سال 2017 میلادی، روسیه با انتشار سند جدید دکترین سیاست خارجی، دفاعی و اطلاعاتی خود، تلاش کرده تصویری تازه از قدرت مسکو در عرصه جهانی ارائه دهد. از آنجا که نقش روسیه در معادلات منطقهای و جهانی قابل انکار نیست، ویژه نامه جامسیاست روزنامه جام جم درباره دکترین جدید دفاعی روسها با "احمد وخشیته" سردبیر دیدبان روسیه و کارشناس مسائل روسیه به گفتوگو نشسته است.
► در دکترین جدید دفاعی تا چه اندازه بر قدرت نرم این کشور (مساله محبوبیت افکار عمومی تبلیغات، قدرت اقتصادی و...) تاکید شده است؟
کرملین و در واقع شخص پوتین طی سالهای اخیر به اهمیت قدرت نرم و رسانه پی برده است و شاید از همینروست که همواره نظرسنجیهای منظمی از سوی مراکز مختلف دولتی و غیردولتی در این کشور به صورت هفتگی مطرح و بررسی میشود. گرچه ممکن است برخی این نظرسنجیها را مهندسی شده بدانند، اما باید توجه داشت که ماهیت انجام این اقدامات در جامعهای همچون روسیه بسیار پراهمیت بوده و بخصوص که نتایج آن برای مردمان روس بسیار قابل مشاهده است.
باید توجه داشت که سیاست خارجی روسیه که در قسمتهای مختلف این سند و اسناد گذشته مشخص میباشد، در اولویت است، یعنی همان کشورهای مشترک المنافع یا بهتر بگوییم اتحاد جماهیر شوروی. روسها همچنان دغدغه دارند که زبان روسی میان این کشورها زبان اول باشد، اقتصاد این کشورها به هم گره خورده باشد و این سالها میخواهند از قدرت نرم نیز در شکلگیری هرچه بیشتر این نزدیکی و ائتلاف استفاده کنند. به نظر من آنها پس از تجربه بحران اوکراین بخوبی به اهمیت قدرت نرم آگاه شدند و به نقش شبکههای اجتماعی و رسانهها در شکلگیری افکار عمومی پی بردند.
► با توجه به تحولات سوریه و دست برتر محور مقاومت در این جبهه، غرب آسیا در این دکترین چه اهمیتی دارد؟
در فصل چهارم این سند به اولویتهای منطقهای سیاست خارجی روسیه اشاره شده است. به نظر میرسد ترتیب آورده شدن بندها، نشاندهنده اولویت و اهمیت کشورها یا مناطق در سیاست خارجی کرملین است. همانطور که پیشتر اشاره کردم ابتدا کشورهای مشترکالمنافع پراهمیتترین و در بیشترین اولویت قرار دارند و در بندهای نخستین بر اهمیت این کشورها و اتحادیه اقتصادی اوراسیایی در بیش از ده بند تاکید شده است.
سپس از اتحادیه اروپا بهعنوان یک شریک مهم اقتصادی ـ تجاری و سیاست خارجی برای روسیه یاد شده و در بیش از پنج بند به آن و برخی کشورهای این اتحادیه اختصاصا پرداخته شده است و در این میان حتی به حذف گام به گام مقررات ویزا به صورت متقابل اشاره شده است. اولویت سوم مربوط به آمریکاست که بهموجب بند 72 به برقراری روابط متقابل سودمند با ایالات متحده با توجه به مساله ویژه دو دولت در قبال ثبات راهبردی جهانی و بهطور کلی وضعیت امنیت بینالمللی و همچنین ظرفیتهای قابل توجه در همکاریهای تجاری ـ سرمایهگذاری، علمی ـ فناوری و دیگر هکاریها علاقهمند است. پس از آن اولویت چهارم خود را به شرق آسیا و گسترش شراکت راهبردی با هند و چین اختصاص داده و سپس در بند 92 به خاورمیانه و شمال آفریقا میرسد. این نشان میدهد که کمافیالسابق این منطقه در اولویت پنجم سیاست خارجی کرملین قرار دارد.
► جایگاه ایران در این سند و در سیاست خارجی روسیه چگونه است؟ آیا براساس این دکترین میتوان به توسعه روابط تهران و مسکو در آینده خوشبین بود؟
در بند 94 به ایران اشاره شده است و آورده شده که روسیه خط مشی توسعه همه جانبه همکاری با ج.ا.ایران را دنبال میکند و همچنین در اجرای مداوم برجام متناسب با تصمیمات شورای حکام آژانس انرژی اتمی میکوشد. در اینجا یک نکته وجود دارد؛ درست در بند بعد یعنی بند 95 به گفتوگوهای راهبردی با شورای همکاری کشورهای خلیجفارس اشاره شده است. این نشان میدهد بهرغم اینکه مسئولان سیاست خارجی در دولت یازدهم تاکید دارند که روابط ایران و روسیه را در این دولت راهبردی کردهاند، اما آنچه در سند دیده میشود برای رابطه با ایران صرفا از توسعه همهجانبه یعنی گامی قبلتر از ورود به طیف همکاریهای راهبردی آورده شده است؛ گرچه برای کشورهایی نظیر هند، چین، ویتنام و حتی کشورهای عربی از لفظ راهبردی استفاده شده است.
► برخی در رابطه با روابط تهران و مسکو از بدعهدیهای تاریخی روسها میگویند و برخی اما از توسعه روابط با مسکو استقبال میکنند، براساس دکترین جدید فکر میکنید تهران باید به روسیه نزدیک شود و یا فاصله خود را با این کشور حفظ کند؟
به سوال بسیار مهمی اشاره کردید که همواره ما با افراط و تفریط نسبت به آن روبهرو بودهایم. با این همه بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران و حتی سیاستمداران هنگامی که سخن از همسایه شمالی به میان میآید از بدعهدی روسها سخن میگویند؛ در این که روسها در زمانهایی به تعهدات خود پایبند نبودند، شکی نیست.
موضوعی که مثال ساده و شفاف آن موضوع S300 بود که پس از تاخیری در حدود یک دهه سرانجام آن هم با تکذیب و تائیدهای طرف ایرانی تحویل داده شد، اما من میخواهم توجه شما را به این نکته جلب کنم که اگر ما در سیاست خارجیمان براساس منافع ملی خود مذاکره و عمل نکنیم، میان روسیه، فرانسه، انگلیس یا آمریکا فرقی وجود ندارد؛ چرا که همه کشورها به دنبال منافع ملی خود هستند. متاسفانه برخی در کشور ما در گذشته و حتی اکنون بر این باور بوده و هستند که صرف مذاکره و عقد قرارداد به معنی موفقیت و دستاورد بزرگی است
► در بخشی از این دکترین به گسترش ناتو به شرق اشاره شده است، آینده روابط مسکو و اروپا را با توجه به این سند چطور تحلیل میکنید؟
پیشتر هم بر اهمیت و جایگاه اروپا در سیاست خارجی روسیه اشاره کردم، اروپا جایگاه دوم در سیاست خارجی روسیه را دارد و کرملین به دنبال گسترش هر چه بیشتر تعاملات خود با این اتحادیه و بخصوص در حوزه اقتصادی است. به بند 63 و تاکید شرکای مهم اقتصادی ـ تجاری و سیاست خارجی اشاره کردم. کرملین در بند 64 گفتوگوهای فشرده و متقابل با اتحادیه اروپا را دستور مهم سیاست خارجی خود میداند و بر گسترش همکاریها بخصوص در حوزه انرژی تاکید میکند. در بند 66 بر فعال کردن روابط متقابل دوجانبه سودمند با آلمان، فرانسه و اسپانیا تاکید دارد و حتی در بند 69 احترام و ارادت خود را نسبت به دیگر کشورهای اروپایی که داخل این اتحادیه نیستند، اعلام میکند. این بندها نشان دهنده عمق تمایل روسیه برای همکاری با اتحادیه اروپاست که همچون سند گذشته، در جایگاه دوم سیاست خارجی این کشور قرار دارد، اما به هر حال ناتو همچنان خط قرمز و تهدید روسیه به شمار میآید.
► ترامپ بیش از اوباما بر همکاری با مسکو تاکید میکند، فکر میکنید در دوره ریاست جمهوری وی روابط مسکو و واشنگتن به چه سمت و سویی حرکت کند؟
بدون شک ترامپ گزینه بسیار مطلوبی برای پوتین میباشد، بخصوص در مقابل کلینتون و گرچه یک ماه از اعلام نتایج انتخابات آمریکا میگذرد، اما همچنان روسها در برنامههای شبکه تلویزیونی و رادیویی خود به این موضوع اشاره و اعلام خرسندی میکنند. همانطور که بسیاری از تحلیلگران معتقد هستند پوتین و ترامپ شباهتهای بسیاری در تصورات و استراتژی سیاسی با یکدیگر دارند. هر دو آنها عملگرا و کاریزماتیک هستند. پیش از برگزاری انتخابات آمریکا نیز رئیس کمیسیون امور بینالمللی دومای روسیه ضمن تاجر خواندن ترامپ تاکید کرده بود که با وی بهتر میشود کار کرد؛ چرا که یک تاجر همه چیز را قابل گفتوگو میداند. این نشان دهنده اشتراکی دیگر میان پوتین و ترامپ میباشد: هر دو آنها آمادهاند برای دستیابی به هدف خود معامله کنند. به نظر من طی دو سال باقی مانده ریاست جمهوری پوتین در این دوره و دو سال ابتدایی ترامپ همکاریهای خوبی میان آنها شکل می گیرد.
منبع: روزنامه جام جم